- •°*”˜♫ raha ♫˜”*°•
- يكشنبه ۱۱ مهر ۹۵
- ۲۳:۴۵
- ۱۱ نظر
گاهی وقتا باید یه نقطه بذاری
.
باز شروع کنی، باز بخندی، باز بجنگی، باز بیوفتی و محکم تر پاشی...
گاه باید یک لبخند زیبا به همه سختی ها بزنی"
:)
گاهی وقتا باید یه نقطه بذاری
.
باز شروع کنی، باز بخندی، باز بجنگی، باز بیوفتی و محکم تر پاشی...
گاه باید یک لبخند زیبا به همه سختی ها بزنی"
:)
هـــمین نــزدیـکی هـاست…
پــایــیـزی بــا
عــطر مُــحَــرم
حـســــین …
برآنچه گذشت ،
آنچه شکست ،
آنچه نشد ...
حسرت نخور ؛
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ...
و کجایی سهراب؟ خانه ی دوست فرو ریخت سرم!
آرزویم را دستی دزدید آبرویم را حرفی له کرد مانده ام عشق کجا مدفون شد؟
به چه جرمی غزلم را خواندن؟ به چه حقی همه را سوزاندن؟
گله دارم سهراب ....
دل من سخت گرفته است بگو هوس آدمها تا کجا قلب مرا می کوبد؟
تا کجا باید رفت تا ز چشمهای سیاه مخفی شد
دوست دارم بروم ... اینهمه خاطره را از دل من بردارید
عشق را جای خودش بگذارید
بگذارید به این خوش باشم
که به قول سهراب: پشت دریاها شهریست که در آن هیچکسی تنها نیست
عشق بازیچه ی آدمها نیست
زندگی عرصه ی ماتم ها نیست ....
خدای" من!
برای دلم امن یجیب بخوان تاآرام شود!
تاآرام گیرداین قلب ناآرام من!
"خدای" من!
به حضورت،نگاهت ویاریت نیازمندم!
سالهاست به این نتیجه رسیده ام که *تو*آن مشترک موردنظری هستی که همیشه
دردسترس است!